سفر نامه بارسین4
جوجوی مامان و بابا سلام جوجویی بالاخره فرصت کردم بیام و خاطرات عید رو برات بنویسم .بعد از 18 روز سفر بالاخره برگشتیم به بندر عباس . از روز 5 فروردین رفتیم و 22 فروردین که روز تولد مامانی بود برگشتیم . این دفعه مسافرت مثل برق و باد گذشت و تا چشم رو هم گذاشتیم دیدیم که باید برگردیم . روز 5 فروردین حرکت کردیم و شب رسیدیم تهران شما اولین عید دیدنیت رو رفتی خونه خاله ملیکه ( دختر عمه مامان ) . 6 فروردین رفتیم عروسی دختر عمو مامان که خیلی خوش گذشت و7 فروردین هم رفتیم سمت تنکابن خونه مامان جون و باباجون ( خونه پدری مامانی ) خاله زهرا و عمو سیروس و پسر خاله امیرحسین هم اونجا بودن . شما با عمو سیروس و پسر خاله خیلی ...
نویسنده :
زهره و شانتیا
14:47