بارسینبارسین، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

بارسین جیگر مامان و بابا

خوشمزه گی های بزرگ مرد کوچک

1392/5/17 13:57
نویسنده : زهره و شانتیا
1,877 بازدید
اشتراک گذاری

عشق مامانی سلام

امروز می خوام از خودت بنویسم از کارای بامزه ای که انجام می دی . حدود 40 روزگی بود که شروع کردی از خودت صدا در آوردن مثل قوووو و آآآآآآآآ  و بووووووووووو وقتی گرسنه ای و خیلی عجله داری برای غذا خوردن اگه گریت نگیره می گی هههه هههه ههههههه  وقتی برات شکلک در می یاریم لبخند می زنی و می گی آآآآآآآآآآآآآآآآآآ و دست و پات رو تکون می دی  2 هفته پیش برای اولین بار با صدای خنده مامانی شما هم بلند خندیدی و من و بابایی کلی ذوق کردیم . موقعی که قرقر می کنی اگه صدات کنیم بارسین یهو می زنی زیر گریه و خودت رو لوس می کنی تا بغلت کنیم.  خیلی دو ست داری بغلت کنیم مثل وقتی که می خوایم هوای تو دلت رو بگیریم , همش دوست داری بالای سرت رو نگاه کنی . یکی دو بار که رو مبل گذاشته بودمت سرت رو برگردونده بودی تا TV رو ببینی . وقتی می یای بغل من یاد شکمت می افتی و اینکه گرسنه ای اما بابایی مثل دیازپام اثر می کنه و شما تو بغلش می خوابی. وقتی بغلت می کنیم با پاهات روی شکممون فشار می یاری و می خوای از من و بابایی بالا بری .

ای جاااااااااااانم اون زبونتو موش بخوره !

بارسین در حال سخنرانی

 

 اعصاب معصاب ندارم , ولم کنید

 

 

 محوطه هتل بین المللی خلیج فارس

عزیزم چی دیدی تعجب کردی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان بهنود
18 مرداد 92 4:55
زهره جون با این عکسای که از بارسین جون گذاشتی دوست داشتم نزدیک بارسین جونی بودم ویه عالمه میبوسیدمش....


ممنون گلم
مامان امیرمحمد
20 مرداد 92 13:57
جاااااااااااانم!چه عکسای قشنگی،نازشدی عزیزم،قربون اون خنده هات برم،اگه پیش من بودی هزارتا بوست می کردم