جشن دندونی بارسین
دندون طلای مامان سلام
بالاخره بعد از 8 ماه و 4 روز در روز پنج شنبه 92/11/03 دو تا دندون کوچولو رو لثه پایین شما جوونه زد.ماجرا از این قرار بود که روز پنج شنبه تصمیم گرفتیم بریم سمت یه روستا به نام تزرج که شنیده بودیم آبشار داره و مکان قشنگیه . غذا برداشتیم و راه افتادیم. توی مسیر شما خیلی شیطونی کردی و اصلا حاضر نبودی تو صندلیت بشینی و همش می خواستی فرمون ماشین رو بگیری . نمی دونم چی شد که به ذهنم رسید لثه هات رو چک کنم و متوجه شدم که بعععععععععععععله آقا بارسین دندون در آورده اونم دو تا . چقدر هم تیز .... آبشار تزرج هم قشنگ بود البته به پای طبیعت زیبای شمال نمی رسید و لی وجود همچین آبشاری تو استان هرمزگان جالب بود . توی مسیر کوهای پوشیده از برف رو می شد به راحتی دید آخه امسال بندر خیلی سرد شده بود و روی کوه هاش برف باریده بود .شما هم تمام مسیر برگشت از بس شیطونی کرده بودی , خواب تشریف داشتی . القصه چون مامانی سرم خیلی شلوغ بود روز یکشنبه جشن دندونیت رو با بابایی گرفتیم و بعد از آماده کردن خوراکی ها اونا رو بردیم در خونه دوستان . جای همه دوستان , دوستان وبلاگی و فک و فامیل خالییییییییییی ...
خورکی ها شامل : آش دندونی , آش رشته , سالاد اولویه , ژله , کیک , توپک خرمایی
اینم یه کیک شکل دندون برا آقا بارسین
اینم دو تا دندونای موش موشی مامان و بابا
آبشار تزرج نزدیک بندرعباس
کوههای اطراف بندر که برف روی قله هنوز قابل دیدنه