بارسینبارسین، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

بارسین جیگر مامان و بابا

بارسین و تولد بابایی

1392/10/24 22:57
نویسنده : زهره و شانتیا
2,430 بازدید
اشتراک گذاری

 موشموشک مامان سلام

دیروز ( دوشنبه 92/10/23) تولد بابایی بود . البته روز قبلش هم تولد عمو شبیر بود که ما حضور نداشتیم . وقتی از سر کار برگشتم تصمیم گرفتم بابایی رو غافلگیر کنم برای همین براش کیک پختم و برای شام هم آش پختم . بعد برای اینکه بوی کیک که تو خونه پیچیده بود رو از بین ببرم کلی اسپند دود دادم . غروب که بابایی اومد هیچی نگفتم بعد از یکی دو ساعت یواشکی رو کیک شمع گذاشتم و برقا رو خاموش کردم و کیک رو براش آوردم که خیلی خوشش اومد و گفت که منتظر غافلگیری بوده اما هر چی صبر کرده خبری نشده ، فکر کرده که فراموش کردم . آخه مامانی عاشق این سبک کارای یهویی و غافلگیری البته از نوع شاد هستم و سعی می کنم همه رو سورپرایز کنم ولی معمولا برای خودم کم پیش می یاد کسی این کار رو برام بکنه . شب خوبی بود  یه جشن کوچیک 3 نفره طبق معمول ...

تا یادم نرفته بگم دیروز صبح رفتیم معاونت غذا و دارو و باز طبق معمول شما از این بغل به اون بغل می رفتی و برای اولین بار وقتی کسی دستش رو جلوت می گرفت و می گفت بیا بغلم شما هم دستت رو دراز می کردی جیگرکی مامان . کار جدید دیگه اینکه قبلا وقتی کنار میز می ایستادی نمی تونستی بشینی و وقتی خسته می شدی گریه می کردی اما از روز یکشنبه خودت یاد گرفتی بشینی فدات شم.  راستی تا یادم نرفته بگم که مدتی یه دس دسی هم بازی می کنی .

نیست که خیلی شلوغ بود و مهمونا خیلی سر و صدا می کردن شما حسابی خسته شدی     

اینقدر عاشق نونی که تا خمیرش نکنی دست از سرش بر نمی داری

جای همه دوستان خالی هم کیک هم آش خیلی خوشمزه شده بود ( من که اصلا از خود راضی نیستم )

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

عاطفه مامان ستیا
24 دی 92 15:50
اولا تولد آقا شانتیا مبارکثانیا من کیک میخواممعلومه خیلی خوشمزه هستتراستی منم عاشق سوپرایز کردنم بارسین عسلمو هزارتا موچش کن عسل باهوش خاله
مامان یاسمین
24 دی 92 20:51
سلاااااااااام مبارکه تولد همسر شما امروزم تبلد من بود و امیر جون غافلگیرم کرد البته من یادم بود که امروز تبلدمه هه ه ه
مامان امیرمحمد
25 دی 92 13:19
تولد همسرگرامیتان مبارک،انشاا... سالیان سال در کنار هم شاد زندگی کنید
مامان کیان
26 دی 92 2:54
سلام زهره جوووووونم تولد همسرون رو تبریک می گم .ایشالا کانون زندگیتون همیشه گرم باشه. قربون پسمل نازم بشم که ماشالا خیلی بزرگتر و ناناز تر شده.می بوسمت گلم
عاطفه مامان الای
26 دی 92 12:37
پسر گلت چه بزرگ شده... خیلی هم خوشگله مخصوصا" چشاش یه اسفندی دود کن دوست گلم بوس برای بارسین جون
مامان بردیا شیطون
26 دی 92 12:48
تولد بابایی مبارک به به دست مامانی درد نکنه ایشالا همیشه در کنار هم خوش باشین
مامان مبینا
26 دی 92 15:46
سلام تولد همسرتون مبارکما اپیم
آزاده
26 دی 92 19:37
بارسین چونم تولد بابا جونت مبارک.ایشالله 150 سال سایشون بالا سر تو قند عسل و مامان هنرمند و مهربونت باشه
عاطفه مامان ستیا
26 دی 92 23:58
راستی زهره جون نون رو همینجوری میدی دست بارسین طلا؟قورت نمیده؟منم دوس دارم بدم دست ستی ولی میترسم
آرنیکا
28 دی 92 9:18
بارسین خوش بحالت که یه مامان خوب و خوش سلیقه و با حوصله داری که همه خاطراتتون را با دستای هنرمندش شیرینتر میکنه امیدوارم همیشه شاد باشین
مامان مبینا
28 دی 92 12:12
سلام نینی نازاپیم8ماهگیت مبارک
مامان امیرارشا
29 دی 92 2:04
سلام عزیزم بالاخره وبلاگ شما خدا رو شکر باز شد و ما تونستیم روی مثل ماهت رو ببینیم.اول چند تا بوست کنم دو عکس اولت خیلی قشنگ و جالب بود. کنار دریا هم خیلی خوش تیپی بازم می بوسمت. راستی 8 ماهگی هم مبارک
شهرزاد مامان حسین
30 دی 92 21:44
واقعا شیرین و خوردنیه. خدا حفظش کنه