بارسینبارسین، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

بارسین جیگر مامان و بابا

خوشمزه گی های بارسین 2

1392/10/6 23:05
نویسنده : زهره و شانتیا
1,548 بازدید
اشتراک گذاری

وروجک مامان سلام

عزیز دلم روز سه شنبه 3 دی رفتیم مرکز بهداشت برای مراقبت 7 ماهگی . روند رشدت خوب بوده وتوی یکماه خیلی عالی بوده.

وزن : 8کیلو و600 گرم         قد : 71 سانتیمتر        دور سر : 44.2 سانتیمتر

حال بریم سراغ شرح حال این روزهای شما : 

این روزا حسابی شیطون شدی ، مامانی هر جا می رم شما دنبالم میای و به پام آویزونی . وقتی بابایی  از سر کار برمی گرده حسابی ذوق می کنی و صدای در رو که می شنوی چهار دست و پا به طرف در می ری . وقتی رو زمین نشستیم از سر و کول من و بابا بالا می ری و صورتمون رو چنگ می زنی و کلی ذق می کنی . صدا های خنده داری از خودت در می یاری که ما می مونیم که این کارا رو از کجا یاد گرفتی مثلا دستت رو روی لبات می زنی و می گی اواواوا  . عاشق موبایل و کامپیوتری مبل و میز و خلاصه هر چیزی رو که بتونی می گیری و می ایستی و گاهی چند قدم کوچولو هم بر می داری . سرت رو داخل شیشه ماشین لباسشویی می بری و آواز می خونی موقع غذا خوردن سعی می کنی قاشق رو از دستم بگیری و خودت بخوری . جای سیب زمینی پیاز از دست شما آسایش نداره .غذا های مورد علاقت فرنی، پوره سیب و پوره کدو تنبل و ماسته . حموم و آب بازی رو خیلی دوست داری . از روروئک خوشت نمی یاد وقتی می ذارمت توش داد می زنی . عاشق بیرون رفتنی و تا لباست رو عوض می کنم متوجه می شی که قراره بریم بیرون و توی راه پله هم حسابی ذوق می کنی طوری که همه همسایه ها می فهمن که ما داریم می ریم بیرون آخه شما تنها کوچولوی ساختمون ما هستی  کلا تمام وقت مامانی رو گرفتی . توی شرکت که مشغول آتیش سوزوندنی و مامانی مجبورم کارهای نوشتنی شرکت رو بیارم خونه ، توی خونه هم مشغول سرویس دادن به شما هستم که شامل غذا پختن و غذا دادن به شما عوض کردن لباس و پوشک ، مرتب دنبالت بودن که خدای نکرده بلایی س خودت نیاری ، بازی کردن و خوابوندنت . گاهی اینقد خسته می شم که وقتی می خوابی با این که خیلی کار دارم  فقط یه گوشه می شینم تا آروم شم . دست بابایی درد نکنه که خیلی کمک حالمه . دست شما هم درد نکنه که با این کارها شیرینی زندگیمون شدی

 

 مامانی خیلی خوشمزهست ، بازم می خوام

کسی اونجا نیست ...

  مامان می خوام با این سیب زمینی پیازا سوپ درست کنم، قول می دم اینجا رو بهم نریزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

غزال
7 دی 92 9:58
بارسین جونم عاشق غذا خوردن و شیطونیاتم عزیز دلم
تندیس
8 دی 92 0:51
نوش جااااانننتتتووونننن سفره ی شب یلداتون خیلی خوشکله مخصوصن از اون طرحی که با هندوانه درست کردین خعلی خوشم اومد.
مامان مبینا
8 دی 92 10:27
سلام ماشالله به بارسین خیلی خوشگللللللما اپیم
مامان بردیا شیطون
8 دی 92 13:01
ای جووووووووووووووونم چه بزرگ شده بلا شده
خاله شيدا و روشا
9 دی 92 9:14
فداش شم حسابي شيرين شديااا
مامان امیرمحمد
9 دی 92 13:18
فدات بشه خاله که روزبه روز شیرین تر میشی خسته نباشی مامانی،بالاخره این روزها می گذره و شیرینیاش می مونه
ayhan
9 دی 92 17:12
ماشاالله
خاله
10 دی 92 0:42
وب دختر به روز شده بدو بیااااااااااااااااااااااااااااااااا منتظرما
عاظفه مامان ستیا
10 دی 92 18:18
azizam mifahmam chi migiiiiiiiiiiii setiya ham mese barsin joon kheiliiiiiiiiiiiii sheytoon shode
مامان آیهان کوچولو
12 دی 92 3:16
سلام زهره دقیقا حرفای منو نوشتی.ماشالله پسرامون خیلی شیطونن.یعنی همش باید دنبالشون باشیم وگرنه یه موردی پیش میارن.
مامان شيدا و روشا
15 دی 92 10:18
سلام ماماني خسته نباشين امان از دست اين ني ني هاي شيطون بلا .....روشا جون هم نه كريرش رو دوست داشت و نه روروىك ...وقتي هم مجبوري تو كرير مينشست يهو وسط رانندگي تو كرير واميستادحالا هم اصلا صندلي ماشينش رو دوست نداره ....ماشالله بارسين جون واسه خودش اقايي شده از طرف من ببوسش