سفر نامه بارسین2 (تنکابن )
بستنی مامان سلام
در قسمت قبل تعریف کردیم که روز 5شنبه صبح به طرف تنکابن حرکت کردیم .مامان جون و بابا جون و دایی محمد همگی خیلی خوشحال بودن اما سرما خورده بودن و نتونستن ماچ بارونت کنن . برنامه شهسوار حسابی فشرده بود آخه فامیلا اونجا زیاد بودن و ما به صورت MP3 به دیدن همشون رفتیم از مادربزرگ و پدر بزرگ مامان گرفته که حسابی عاشقت شده بودن تا خاله های مامان ، عمه طاهره مامان ،دختر عمو مامان و همسرش ، خاله سمانه دوست مامان و خاله مهدیه و همسرش عمو فریبرز و دخمل گلش روناک .دست همشون بابت کادوهایی که به شما دادن درد نکنه . تنها جای تفریحی که فرصت کردیم بریم ییلاق دالخانی بود که با مامان جون و دایی محمد رفتیم خیلی عالی بود مخصوصا وقتی همه جا رو مه گرفت . برنامه به رفتن تله کابین رامسر لاهیجان و ماسوله و شاید آبگرم سرعین رو هم داشتیم که متاسفانه وقت کم بود و بارون هم شروع شده بود و ترسیدیم شما سرما بخوری ایشاا... دفعه بعد حتما می ریم نفس مامان این سری فقط دید و بازدید بود آخه خیلی ها رو مدت زیادی بود ندیده بودیم و دلمون حسابی تنگولیده بود .همه گله داشتن که باید شام و ناهار بیاین و این قبول نیست .القصه روز 2 شنبه ساعت 11 به طرف تهران حرکت کردیم تا تو جشن عروسی خاله شیما ( دختر عمه مامان ) شرکت کنیم و به دیدن سری سوم فامیلا بریم .
ییلاق دالخانی
هوا یهو خیلی سرد شد و مجبور شدیم اینطوری بپوشونیمت
اینجا مه داشت به سرعت پیشروی می کرد
این تصویر 30 ثانیه بعد از تصویر قبل گرفته شده
ژژژ
حیاط خونه خاله مریم ( خاله مامان )
اینجا لرسانوره .منظره دریا از اینجا دیدنیه . قسمت مشخص شده با فلش خونه مامان جون وباباجونه . گلم مامانی همچین جایی بزرگ شده ومنظره دریا رو از پنجره اتاقش می دیده
بارسین در حال تفکری عمیق .
بارسین و غزل دختر خاله سمانه( دوست مامان ). غزل جون یک ماه از بارسین کوچیکتره
بارسین به همراه حسین جون ( پسر عمه مامان )
این لباس خوشگل کادویی خاله مهدیه است (خواهر زن عمو ) که از طرف روناک کوچولو ( دخمل نازش ) به شما هدیه داده شده . دستشون درد نکنه . وقتی رفتیم خونه شون هم شما زود خوابیدی هم روناک جون . برا همین نتونستم عکستون رو با هم بگیر و بذارم تو وب . ایشاا... سری بعد
بارسین و عمو کاوه و خاله مریم
این لباس با مزه هم کادویی خاله مریم و عمو کاوه است ( دختر عمو مامانی و همسرش ) . دستشون درد نکنه خیلی بهت می یاد . خاله مریم به صورت کاملا تخصصی شما رو آروم می کرد .