یک روز با بارسین
فندوقی سلام
امروز می خوام از کارای روزانه ات بنویسم :
ساعت 7 صبح مامانی بیدار می شه و تند تند وسایل خودش و شما رو آماده می کنه , ساعت 7:30 شما بیدار می شی پوشکت عوض می شه و شیر می خوری . ساعت 8 سرویس می یاد و ساعت 8:30 می رسیم کارخونه . اگه خوش شانس باشم شما تا ساعت 10-11 می خوابی و اگه بدشانس باشم ( که معمولا شامل روزهایی هست که یا مدیر عامل کارخونه میاد برای بازدید یا بازرسین سازمان غذا و دارو )و شما بیدار بمونی مجبورم بچه بغل فرم های روزانه رو کامل کنم , آزمایشها رو انجام بدم به سالن تولید سر بزنم و بر روی کیفیت محصولات نظارت داشته باشم والبته بازرسی روزانه از انبار مواد اولیه و محصولات که در تمام این مراحل شما تو بغلمی و به خاطر اداهایی که پرسنل تولید برات در میارن کلی می خندی ( بیچاره مامانی دست چپش داره از کار می افته ) ساعت حدود 1-2 برمی گردیم تو خونه و اینجاست که شما مهلت نمی دی لباسمو عوض کنم و جیغ و دادو فریاد که گرسنمه شیرت رو که خوردی تا ساعت 5-6 می خوابی و مامانی فرصت می کنه تا ناهار بخوره و به کارهای خونه برسه که شامل مرتب کردن شستن ظرف ها بعضی وقتا جارو کردن و گردگیری , شستن لباسها ,حموم کردن و... و گاهی هم تند تند سر زدن به دنیای مجازی واگه یه کوچولو وقت موند خوابیدن کنار شما .القصه : ساعت 6 بیدار می شی شیر میخوری ,منو بابا یی که تازه از سر کار برگشته باهات بازی می کنیم , ساعت 9 دوباره می خوابی و مامانی تند تند شام وغذای فردا ناهارش رو آماده می کنه ساعت 11 بیدار می شی و تا ساعت 4-5 صبح بیداری و مشغول تکون دادن دست و پا , خندیدن , صدا در آوردن و تقاضا برای بغل کردن هستی .البته مامانی از تمام نق زدن و گریه کردن هات در طول روز فاکتور گرفتم حالا بگوببینم مامانی چند ساعت می خوابه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ روزایی که می خوام حمومت کنم این کار رو ساعت 12 شب انجام می دم تا شما بعدش حسابی خسته باشی و تاصبح بخوابی تاشاید مامانی یکم بیشتر استراحت کنه اخه مامانی به خاطر اینکه سر کار می ره کمتر از مامانای دیگه استراحت می کنه موش موش مامان .
راستی موقع شب زنده داری دیشب شما سرت رو از بالش بلند کردی و کلا می خواستی از جات بلند شی . آخی, بمیرم, دیدی کسی بغلت نمی کنه گفتی هر چه زودتر بلند شم بهتره نههههههههههه !
بارسین جون در حال مطالعه خوابش برد . این که می گن ز گهواره تا گور دانش بجوی همینه ها !
بارسین روبدوشامبر بابایی رو پوشیده ولالا کرده
عزیزم , علاقه عجیبی به این مجسمه ها که بالای تختمون گذاشتیم داری و وقتی می بینیشون کلی ذوق می کنی و تمام تلاشتو می کنی که از ما بالا بری و به اونا برسی ( عجیبه والا این همه عروسک خوشگل و رنگی داری گیر دادی به این سیاه سوخته ها !