بارسین در پایان یک سالگی
بارسین کوچولوی مامان سلام
بازم اومدم با کلی خبر : روز شنبه 17 خرداد با 19 روز تاخیر رفتیم واکسن یکسالگی شما رو زدیم شما اصلا نترسیدی همش هم تو دست و پای خانوم دکتره بودی که ببینی بچه های دیگه رو چه جوری آمپول می زنه , نوبت خودت که رسید زل زده بودی و نگاه می کردی هر چی خانوم دکتر می گفت کوچولو اونور رو نگاه کن انگار نه انگار . فقط یه کوچولو دردت اومد و گریه کردی , خدا رو شکر قد و وزنت هم خوب بود
وزن : 9/400 گرم قد : 77 سانتیمتر دور سر: 46 سانتیمتر
حالا بریم سراغ توانایی های شما تو این یک سال :
به طور کامل راه می ری , 6 تا دندون داری و دو تا در شرف در اومدن , گفتن کلمه مامان و بابا و دد و یک بار هم گفتی بارسین که دیگه تکرارش نکردی , خوردن غذای سفره , باز کردن در تمام کمد ها و کشو ها و برداشتن وسایلشون و بردن و انداختن تو سطل آشغال , بالا رفتن از صندلی و رسوندن خودت به بالای میز ناهار خوری , بازی با توپ , دس دسی , سر سری , بازی با ماشین های کوچولو , خط خطی کردن کاغذ , ورق زدن کتاب و گاهی تماشای عکس کتاب , چیدن مکعب , انداختن حلقه توی جاش , رقصین با هر آهنگی , بازی بزن قدش , از پله ها بالا و پایین می ری , سعی می کنی قاشق غذا رو خودت به دهان ببری , آب خوردن بالیوان, برداشتن و گذاشتن اسباب بازی ها توی سبد خودش , به تنهایی توی ماشینت می شینی , تقلید از کارهای ما مثل وقتی که خونه رو جارو می کنیم یا نخ دندون کشیدن یا زدن هولاهوپ , استفاده از انگشت برا ی وقتی موبایل رو تو دستت می گیری , همراهی موقع پوشیدن لباس
قام قام قام ... عاشق این ماشین بازیت هستم
اینقدر بازی کردی که شیشه به دست خوابت برد
نوش جونت مامان فدات
یه لحظه که ازت غافل می شم آشپزخونه ام این شکلی می شه
کارهای جدید بارسین تو ی کارخونه
این عکس مال روز تولدت 29 اردیبهشته که اسهال شدید گرفته بودی و اصلا حال نداشتی